در دهه های اخير کاهش شديد جمعيت روستايی کشور و از طرفی تداوم توسعهنیافتگی و در عینحال ناپايداری در ابعاد توسعة رايج، قابلمشاهده است. این در حالی است که نقش و اهمیتی که نواحی روستايی در اشتغال، توليد، صادرات و نهايتاً توسعة ملی دارند، بر کسی پوشيده نيست و ارائه راهبرد چکیده کامل
در دهه های اخير کاهش شديد جمعيت روستايی کشور و از طرفی تداوم توسعهنیافتگی و در عینحال ناپايداری در ابعاد توسعة رايج، قابلمشاهده است. این در حالی است که نقش و اهمیتی که نواحی روستايی در اشتغال، توليد، صادرات و نهايتاً توسعة ملی دارند، بر کسی پوشيده نيست و ارائه راهبردهای مناسب جهت تحقق توسعه پايدار روستایی اجتنابناپذیر است. از جملة اين راهبردها، آموزش و ترويج است که مورد تأکيد اندیشههای توسعه پايدار نيز می باشد. لذا پژوهش حاضر که توصیفی- تحليلی و مبتنی بر پیمایش است، به بررسی و تحليل اثرات آموزش-های ترویجی بر توسعه پایدار روستایی از دیدگاه آموزش دید گان و کارشناسان فعال در این زمینه در استان چهارمحال وبختیاری پرداخته است. جامعه آماری شامل 50000 نفر شرکتکنندگان در دورههای آموزشی و تعداد 52 نفر کارشناسان مرتبط می باشد که با استفاده از فرمول کوکران -381 نفر از آموزش دید گان و 31 نفر از کارشناسان بهعنوان نمونه انتخاب گردید. اطلاعات موردنیاز از طریق پرسشنامه جمعآوری و با استفاده از آمار توصيفی و استنباطی تجزیهوتحلیل شده است. نتایج نشان داد که از دیدگاه دو گروه بیشترین اثر مثبت آموزش های ترویج کشاورزی بر مجموع شاخص های بعد زیست محیطی و کمترین تأثير آن برگویه های بعد اجتماعی توسعه پایدار روستایی بوده است. ازنظر آموزش دید گان کل گویه های زیست محیطی با میانگین38/3 و اقتصادی با 16/3 در وضعیت تأثیرپذیری بالا و گویه های اجتماعی با میانگین 14/3 در حد متوسط بودهاند. ازنظر کارشناسان نیز گویه های زیست محیطی با میانگین 58/3 تأثيرپذیری بالا، اقتصادی با 15/3 و اجتماعی با ميانگين 05/3 در وضعیت متوسط قرار دارند.
پرونده مقاله
ارزش افزوده بخش کشاورزي در کشور همواره سهم قابل توجهي از توليد ناخالص داخلي را به خود اختصاص داده است، از اينرو بررسي مزيت نسبي صادرات محصولات اين بخش ضروري به نظر ميرسد. با توجه به موقعيت اقليمي و جغرافيايي استان اصفهان و استعداد اين منطقه در توليدات محصولات کشاورزي، چکیده کامل
ارزش افزوده بخش کشاورزي در کشور همواره سهم قابل توجهي از توليد ناخالص داخلي را به خود اختصاص داده است، از اينرو بررسي مزيت نسبي صادرات محصولات اين بخش ضروري به نظر ميرسد. با توجه به موقعيت اقليمي و جغرافيايي استان اصفهان و استعداد اين منطقه در توليدات محصولات کشاورزي، پژوهش حاضر بر آن است تا مزيت نسبي صادرات محصولات کشاورزي را در استان اصفهان مورد بررسي قرارداده و با استفاده از شاخصهاي RCA، RSCA و مزيت نسبي به تحليل مزيت نسبي محصولات کشاورزي استان اصفهان در طول دوره 1395-1391بپردازد. نتایج نشان داد که استان اصفهان در محصولات زراعی، یونجه و سبزیجات گلخانهای به ترتیب با مزیت نسبی ۲۶/۳۰ و ۳۱/۲۲ در جایگاه بالا قرار گرفتهاند و در محصولات باغی به، انار و سیب با ۲۸/۷، ۷۹/۳ و 45/3 بالاترین مزیت نسبی را به خود اختصاص داده است. همچنین استان اصفهان نسبت به خاورمیانه در محصولات زراعی خربزه و چغندرقند به ترتیب با مزیت نسبی 54/8 و 48/5 در جایگاه بالا قرار گرفتهاند و در محصولات باغی محصول به با مزیت نسبی 97/72 بالاترین مزیت نسبی را به خود اختصاص داده است. و در نهایت استان اصفهان نسبت به جهان در محصولات زراعی خربزه و ذرتعلوفهای به ترتیب با مزیت نسبی ۶۰/۱۴ و ۰۷/۶ در جایگاه بالا قرار گرفتهاند و در محصولات باغی محصول بادام و سیب با مزیت نسبی ۱۹/۲۰ و ۷۹/۱۷ بالاترین مزیت نسبی را به خود اختصاص داده است. پیشنهاد میشود که در محصولاتي که استان اصفهان داراي مزيت نسبي نميباشد موانع و مشکلات آن بررسي تا در صورت امکان زمينه افزايش مزيت نسبي اين محصولات فراهم گردد.
پرونده مقاله
نیروی انسانی کارآمد مهمترین عامل توسعه کشاورزی است که در یک زنجیره فعال نقش آفرین بوده و می تواند گامهای موثری را برای ایجاد خلاقیت و بکارگیری مهارتها بکار گیرد و به عنوان یک نیروی کارآفرین در چرخه اقتصادی و تولید فعالیت نماید. شواهد بیانگر عدم توان بخش دولتی برای بکارگ چکیده کامل
نیروی انسانی کارآمد مهمترین عامل توسعه کشاورزی است که در یک زنجیره فعال نقش آفرین بوده و می تواند گامهای موثری را برای ایجاد خلاقیت و بکارگیری مهارتها بکار گیرد و به عنوان یک نیروی کارآفرین در چرخه اقتصادی و تولید فعالیت نماید. شواهد بیانگر عدم توان بخش دولتی برای بکارگیری دانش آموختگان بخش کشاورزی از یک طرف و بیکاری گسترده و هدر رفت پتانسیلهای بالقوه فارغ التحصیلان کشاورزی در فرایند تولید و توسعه بخش کشاورزی از طرف دیگر است. از این رو گذر از کاریابی به کارآفرینی یکی از راه حل های معضل بیکاری فارغ التحصیلان کشاورزی بوده و شناخت و تبیین عوامل موثر بر نقش آفرینی آنها می تواند نقش مهمی در دست یابی به اهداف توسعه ای اشتغال فارغ التحصیلان ایفا نماید. در این راستا پژوهش با هدف تبیین عوامل موثر بر نقش کارآفرینی فارغ التحصیلان کشاورزی شهرستان بوکان انجـام شـده است. يافته هـاي پـژوهش نشان داد كـه در مجمـوع حـدود 97/66 درصد واريانس عوامل موثر بر نقش کارآفرینی فارغ التحصیلان کشاورزی شهرستان بوکان را پنج عامل ویژگیهای فردی، مهارتهای آموزشی، عوامل اقتصادی- مالی، سیاستهای دولتی و عوامل زیر ساختی تبيين مي كنند.
پرونده مقاله
از سال 1387 و به بهانه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران، تحریمهای بی سابقهای علیه کشور اعمال گردید که اثرات قابل توجهی در اقتصاد کشور برجای گذاشت. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تحریمهای هستهای بر روابط، ترکیب کالاها، شرکا و تراز تجاری بخش کشاورزی ایران است. برای این چکیده کامل
از سال 1387 و به بهانه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران، تحریمهای بی سابقهای علیه کشور اعمال گردید که اثرات قابل توجهی در اقتصاد کشور برجای گذاشت. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تحریمهای هستهای بر روابط، ترکیب کالاها، شرکا و تراز تجاری بخش کشاورزی ایران است. برای این منظور از روش توصیفی-تحلیلی و تحلیل دادههای سری زمانی تجاری ایران استفاده شد. در این تحلیل چهار دوره پیش از تحریم (1386-1378)، دوره شروع و اعمال تحریم (1390-1387)، دوره تشدید تحریم (1393-1391) و دوره پساتحریم و پسا برجام (1395-1394) مورد بررسی قرار گرفت. دادههای این مطالعه از گمرک جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شد. نتایج مطالعه نشان میدهد تحریمها بر صادرات کشاورزی اثر مثبت داشته ولی شرکای تجاری کشور را تغییر داده است. همچنین تحریمها برخلاف انتظار منجر به کاهش واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی نشده است، اما روابط تجاری، مبادی وارداتی و شرکای تجاری را تغییر داده و در عین حال ترکیب کالاهای وارداتی تغییر نکرده است. همچنین بعد از شروع تحریمها، تراز تجاری بخش کشاورزی رو به بهبود بوده است. براساس نتایج این مطالعه و تجربیات دوران پیش و پس از تحریم میتوان یک نقشه تجاری برای آینده در مواجهه با تحریمها و با رویکرد اقتصاد مقاومتی تدوین نمود.
پرونده مقاله
در جوامعی همچون کشور ما تا قبل از روی کار آمدن درآمدهای نفتی، اقتصاد ملی بر پایه کشاورزی استوار بود و تنها منبع تأمین خزانه و هزینه های دولت به شمار می رفت. در عصر حاضر با وجود کاهش نقش این بخش در اقتصاد، هنوز مطالعه کارکرد بخش های اقتصادی در چارچوب اقتصاد کلان ملی مؤید چکیده کامل
در جوامعی همچون کشور ما تا قبل از روی کار آمدن درآمدهای نفتی، اقتصاد ملی بر پایه کشاورزی استوار بود و تنها منبع تأمین خزانه و هزینه های دولت به شمار می رفت. در عصر حاضر با وجود کاهش نقش این بخش در اقتصاد، هنوز مطالعه کارکرد بخش های اقتصادی در چارچوب اقتصاد کلان ملی مؤید نقش قابل توجه بخش کشاورزی در کشور است. کشاورزی رکن اصلی معیشت و اقتصاد مردم گیلان به شمار میرود. اما مسئله ای که در این میان کمتر به آن توجه شده است، عدالت و توازن منطقه ای در برخورداری از امکانات و خدمات کشاورزی در بین شهرستان های استان گیلان است. در واقع شواهد حاکی از آن است که برخی از شهرستان ها از نظر توسعه یافتگی در سطوح بالاتری قرار دارند و از این حیث، عدم تعادل در بین شهرستان ها وجود دارد. روش انجام پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از آمارنامه کشاورزی استان گیلان (1393) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از مدل های آنتروپی شانون و تاپسیس استفاده گردید. نتایج مدل تاپسیس در گروه شاخص های « ابزارآلات و فناوری های کشاورزی» نشان داد که شهرستان های رشت، صومعه سرا، لاهیجان و طوالش در سطح اول از توسعه یافتگی قرار دارند. شهرستان های آستانه اشرفیه، رودسر، بندرانزلی، شفت و فومن در سطح دوم و شهرستان های لنگرود، املش، سیاهکل، رودبار، رضوانشهر و ماسال و آستارا در سطح سوم قرار دارند.
پرونده مقاله
امروزه كشاورزی بخشي جدايي ناپذير در اقتصاد ملّي و يكي از محورهای توسعه است و اهمیت این مهم بر هیچ کس پوشیده نیست. عدم توسعه کشاورزی و نابرابری در زمینه توسعه کشاورزی خود مهمترین عامل نابرابری در زمینه توسعه روستایی است. شناخت وضعیت برخورداری یا محرومیت شهرستان ها، منجر چکیده کامل
امروزه كشاورزی بخشي جدايي ناپذير در اقتصاد ملّي و يكي از محورهای توسعه است و اهمیت این مهم بر هیچ کس پوشیده نیست. عدم توسعه کشاورزی و نابرابری در زمینه توسعه کشاورزی خود مهمترین عامل نابرابری در زمینه توسعه روستایی است. شناخت وضعیت برخورداری یا محرومیت شهرستان ها، منجر با اصلاح سیاست گذاری ها و الویت ها می شود که در نهایت حرکت به سوی عدالت اجتماعی را به همراه دارد. هدف این پژوهش بررسي درجه توسعه يافتگي شهرستان های استان قزوین در زمينه 27 شاخص مورد مطالعه است. با استفاده از اطلاعات آماری و بهره گیری از مدل آنتروپی و تکنیک تاپسیس و درنهایت نمایش توزيع مكاني - فضايي با نرم افزار GIS میزان توسعه يافتگي كشاورزی شهرستان های این استان بدست آمد. نتایج حاکی از این است که شهرستان قزوین در سطح بسیار توسعه یافته؛ شهرستان تاکستان در سطح توسعه یافته ؛شهرستان های بویین زهرا، آبیک و آوج درسطح متوسط و شهرستان البرز در سطح محروم توسعه كشاورزي قرارگرفته است. شهرستان قزوین با توجه به مرکز استان بودن، برخورداری از وسعت بزرگ و وجود راه ترانزیتی به پایتخت و سایر مراکز استان ها توانسته از سطح توسعه کشاورزی بالایی برخوردارباشدو سایر شهرستان ها نیز با کم شدن شاخص های عدیده و وجود دلایل مختلف از میزان توسعه یافتگی آنان در بخش کشاورزی کاسته شده است. شهرستان البرز به دلیل وسعت پایین خود، وجود مراکز و شهرهای صنعتی ، توجه بیشتر به بخش صنعت و عدم توجه به بخش کشاورزی از توسعه یافتگی در این بخش محروم مانده و درپایین ترین سطح از توسعه قرار دارد.
پرونده مقاله
از سال 1387 و به بهانه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران، تحریمهای بی سابقهای علیه کشور اعمال گردید که اثرات قابل توجهی در اقتصاد کشور برجای گذاشت. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تحریمهای هستهای بر روابط، ترکیب کالاها، شرکا و تراز تجاری بخش کشاورزی ایران است. برای این چکیده کامل
از سال 1387 و به بهانه فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران، تحریمهای بی سابقهای علیه کشور اعمال گردید که اثرات قابل توجهی در اقتصاد کشور برجای گذاشت. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تحریمهای هستهای بر روابط، ترکیب کالاها، شرکا و تراز تجاری بخش کشاورزی ایران است. برای این منظور از روش توصیفی-تحلیلی و تحلیل دادههای سری زمانی تجاری ایران استفاده شد. در این تحلیل چهار دوره پیش از تحریم (1386-1378)، دوره شروع و اعمال تحریم (1390-1387)، دوره تشدید تحریم (1393-1391) و دوره پساتحریم و پسا برجام (1395-1394) مورد بررسی قرار گرفت. دادههای این مطالعه از گمرک جمهوری اسلامی ایران جمعآوری شد. نتایج مطالعه نشان میدهد تحریمها بر صادرات کشاورزی اثر مثبت داشته ولی شرکای تجاری کشور را تغییر داده است. همچنین تحریمها برخلاف انتظار منجر به کاهش واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی نشده است، اما روابط تجاری، مبادی وارداتی و شرکای تجاری را تغییر داده و در عین حال ترکیب کالاهای وارداتی تغییر نکرده است. همچنین بعد از شروع تحریمها، تراز تجاری بخش کشاورزی رو به بهبود بوده است. براساس نتایج این مطالعه و تجربیات دوران پیش و پس از تحریم میتوان یک نقشه تجاری برای آینده در مواجهه با تحریمها و با رویکرد اقتصاد مقاومتی تدوین نمود.
پرونده مقاله
در جوامعی همچون کشور ما تا قبل از روی کار آمدن درآمدهای نفتی، اقتصاد ملی بر پایه کشاورزی استوار بود و تنها منبع تأمین خزانه و هزینه های دولت به شمار می رفت. در عصر حاضر با وجود کاهش نقش این بخش در اقتصاد، هنوز مطالعه کارکرد بخش های اقتصادی در چارچوب اقتصاد کلان ملی مؤید چکیده کامل
در جوامعی همچون کشور ما تا قبل از روی کار آمدن درآمدهای نفتی، اقتصاد ملی بر پایه کشاورزی استوار بود و تنها منبع تأمین خزانه و هزینه های دولت به شمار می رفت. در عصر حاضر با وجود کاهش نقش این بخش در اقتصاد، هنوز مطالعه کارکرد بخش های اقتصادی در چارچوب اقتصاد کلان ملی مؤید نقش قابل توجه بخش کشاورزی در کشور است. کشاورزی رکن اصلی معیشت و اقتصاد مردم گیلان به شمار میرود. اما مسئله ای که در این میان کمتر به آن توجه شده است، عدالت و توازن منطقه ای در برخورداری از امکانات و خدمات کشاورزی در بین شهرستان های استان گیلان است. در واقع شواهد حاکی از آن است که برخی از شهرستان ها از نظر توسعه یافتگی در سطوح بالاتری قرار دارند و از این حیث، عدم تعادل در بین شهرستان ها وجود دارد. روش انجام پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از آمارنامه کشاورزی استان گیلان (1393) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از مدل های آنتروپی شانون و تاپسیس استفاده گردید. نتایج مدل تاپسیس در گروه شاخص های «ابزارآلات و فناوری های کشاورزی» نشان داد که شهرستان های رشت، صومعه سرا، لاهیجان و طوالش در سطح اول از توسعه یافتگی قرار دارند. شهرستان های آستانه اشرفیه، رودسر، بندرانزلی، شفت و فومن در سطح دوم و شهرستان های لنگرود، املش، سیاهکل، رودبار، رضوانشهر و ماسال و آستارا در سطح سوم قرار دارند.
پرونده مقاله
امروزه كشاورزی بخشي جدايي ناپذير در اقتصاد ملّي و يكي از محورهای توسعه است و اهمیت این مهم بر هیچ کس پوشیده نیست. عدم توسعه کشاورزی و نابرابری در زمینه توسعه کشاورزی خود مهمترین عامل نابرابری در زمینه توسعه روستایی است. شناخت وضعیت برخورداری یا محرومیت شهرستان¬ها، منجر چکیده کامل
امروزه كشاورزی بخشي جدايي ناپذير در اقتصاد ملّي و يكي از محورهای توسعه است و اهمیت این مهم بر هیچ کس پوشیده نیست. عدم توسعه کشاورزی و نابرابری در زمینه توسعه کشاورزی خود مهمترین عامل نابرابری در زمینه توسعه روستایی است. شناخت وضعیت برخورداری یا محرومیت شهرستان¬ها، منجر به اصلاح سیاست گذاری ها و اولویت ها می شود که در نهایت حرکت به سوی عدالت اجتماعی را به همراه دارد. هدف این پژوهش بررسي درجه توسعه يافتگي شهرستان¬های استان قزوین در زمينه 27 شاخص مورد مطالعه است. با استفاده از اطلاعات آماری و بهره گیری از مدل آنتروپی و تکنیک تاپسیس و درنهایت نمایش توزيع مكاني - فضايي با نرم افزار GIS میزان توسعه يافتگي كشاورزی شهرستان¬های این استان بدست آمد. نتایج حاکی از این است که شهرستان قزوین در سطح بسیار توسعه یافته؛ شهرستان تاکستان در سطح توسعه یافته ؛شهرستان¬های بویین زهرا، آبیک و آوج درسطح متوسط و شهرستان البرز در سطح محروم توسعه كشاورزي قرارگرفته است. شهرستان قزوین با توجه به مرکز استان بودن، برخورداری از وسعت بزرگ و وجود راه ترانزیتی به پایتخت و سایر مراکز استان ها توانسته از سطح توسعه کشاورزی بالایی برخوردارباشدو سایر شهرستان ها نیز با کم شدن شاخص های عدیده و وجود دلایل مختلف از میزان توسعه یافتگی آنان در بخش کشاورزی کاسته شده است. شهرستان البرز به دلیل وسعت پایین خود، وجود مراکز و شهرهای صنعتی ، توجه بیشتر به بخش صنعت و عدم توجه به بخش کشاورزی از توسعه یافتگی در این بخش محروم مانده و درپایین ترین سطح از توسعه قرار دارد.
پرونده مقاله